هنرمند درونمان را بهتر بشناسیم
وقتی میآموزیم که هنرمندیم، باید تلاش کنیم تا برای بهدست آوردن و تولید هنری اصیل از وجود بینهایتمان به شناختی واقعی از خود و هنرمند درونمان دست یابیم. وقتی توانستیم این …
وقتی میآموزیم که هنرمندیم، باید تلاش کنیم تا برای بهدست آوردن و تولید هنری اصیل از وجود بینهایتمان به شناختی واقعی از خود و هنرمند درونمان دست یابیم. وقتی توانستیم این موجود هنرمند را در درونمان کشف کنیم و از موانع خلاقیت بالا برویم، راههائی را مییابیم که از طریق آنها ترس را تشخیص میدهیم و آنرا درمان میکنیم و جای زخمهای عاطفی را مرهم میگذاریم و اعتماد بهنفس خود را تقویت میکنیم. آنگاه قادریم عقاید کهنه و آسیبرسانندهای را که درباره خلاقیت و خودمان داریم از میان برداریم. تنها با این روش است که قادر خواهیم بود آثاری ارزشمند بیافرینیم و اگر جزء این باشد یقیناً آنچه میآفرینیم از زلال روح هنرمندمان بهدرستی نمینوشد و بنابراین شفافیت لازم یک اثر جاودانه شدن را ندارد.
ما بهعنوان یک هنرمند همواره وظیفه داریم به مراقبت از خویشتن بپردازیم.
باید بسیار هوشیارانه به محض برداشت از منابع خلاقمان آگاهانه آنرا پر کنیم و این دریای بیکران را همواره پر نگه داریم. اینکار تنها با پرداختن فعالانه به تصاویر برای نوسازی خزائن هنرمان قابل انجام است چرا که هنر زائیده توجه است.
یک هنرمند نباید بگذارد راههای خلاقه وجودش مسدود شود. موانع را باید دید، تصدیق کرد و از سر راه با شجاعت و اعتماد بهنفس برداشت. تجربه نشان میدهد که هنرمندان عادت کردهاند تا سایهدار و به شدت درباره خود داوری کنند و بابت سالهائی که برای تحقق رویاهای خودشان دست بهعمل نزدهاند خود را بکوبند. بهنظر من این بیرحمی فقط وضعیت هنرمند را از آنچه هست بدتر میکند ما هر زمانیکه خود را و هنرمان را باور کردیم میتوانیم شروع کنیم و با شروعی هوشمندانه و آگاهانه به سرعت زمان از دست رفته را جبران کنیم. بسیاری از هنرمندان را میشناسم که یا بیش از اندازه فقیرند یا از نظر فرهنگی و اقتصادی آنقدر از مجالهای هنری پرت افتادهاند که نمیتوانند هنرمندانی باشند که بهراستی هستند. برای برطرف ساختن موانع و آغاز شدن در مسیر خلاقیت و رسیدن به درجه هنری که حق ماست ضرورت دارد حتی اگر شده آرام آرام در این مسیر گام برداریم مسلماً آنچه میجوئیم شفای زخمهای کهنه است و ممانعت از ایجاد زخمهای تازه.
نیاز نیست حتماً پرش کنیم آنهم از ارتفاعات بلند مانند کودکی گام برداریم. آهسته آهسته و وارد دنیائی شویم که به آن تعلق داریم.
اگر در این دنیا هستیم و هنوز به درجاتی که میخواهیم نرسیدهایم صبور و فروتن باشیم. دنیا همه لوازم را برای ما فراهم خواهد کرد. فقط نیاز است چند چیز را در ما ببیند؛ صداقت در عمل، مهارت در کار، استقامت در راه عشق به هدف و شفافیت در خلق آثاری که بهوسیله ما ایجاد و متولد میشود. ما اگر این خزائن معنوی عظیم را در خود داشته باشیم شک نکنید که به جایگاه واقعی هنریمان قدم خواهیم گذاشت.
تنها آرزوی من این است که روزی همه هنرمندان بتوانند در جایگاههائی که حق مسلم آنهاست قرار بگیرند. فقط یادمان باشد تا عناصر و لوازم کافی را نداشته باشیم این حق به ما تعلق نمیگیرد و این عناصر و لوازم هیچکدام ابزارهای بیرونی و مادی نیستند. تماماً بهخودمان و نیروهای درونمان و اعتقادی که بهخود داریم بستگی دارد.